حمومي...
حموم آخ جون میخوام برم حموم آی کوچولو آی بچه جون حمومو خیلی دوس دارم جوجو میره ازتنمون مامان منو با کلی آب خیس و پلیسم میکنه با شامپو صابون و کف تر و تمیزم میکنه هر وقت میخوام برم حموم از خوشحالی داد میزنم حولمو زود بر میدارم میگم بدو مامان جونم از تو حموم که در میام سفید میشم تميز میشم بابا ميگه چه بچه ای بدو بیا بشین پیشم بچه ی خوبو خوشگلم چقد زياد تمیز شدی حالا یه بوس بده بابا که اینقده عزيز شدی آی بچه ها برین حموم همیشه بوی خوب بدین به جای این نق زدنا حرف مامانو گوش بدین امروز دخملي رو بردم حموم بشور بشورش كردم اصلا اذيت نكرد تازه خيلي خوشش اومده بود بعد از حموم سبك شد و كمي شير خورد و خوابيد ...